رباعی) اخوانیات 4
سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۰۸ ب.ظ
دو تن از دوستان ما بودند -اوّلی به نام نیما و دومی به نام هادی- که متأسّفانه سیگار می کشیدند. این رباعی را به طور جداگانه برایشان اس.ام.اس کردم:
سیگار چو نی محرم اسرار شدی
هر کس از ظنّ خود وُرا یار شدی
اینک با من بگو عزیزم .... ! (محلّ اسم)
تو از چه سبب همدم سیگار شدی ؟
****
اوّلی پاسخ داد:
یک عمر کنار دود سیگار شدم
بی خاصیت و ضعیف و بی عار شدم
چندی ست نمی کشم دگر سیگاری
از هرچه توتون و کام بیزار شدم
****
امّا دومی پاسخ داد:
ما در پی یک کام ز سیگار استیم
از عشق و جنون بار سفر را بستیم
از لب شکران این زمین مأیوسیم
ما از لب جام دلستانش مستیم
۹۵/۰۸/۱۸