حقیقت روشن:

« علیٌّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ »

حقیقت روشن:

« علیٌّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ »

حقیقت روشن:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«بل یرید الإنسان لیفجر أمامه»
قیامة-5
*
نام احمد(ص) نام جمله انبیاست
چون که صد آمد، نود هم پیش ماست.
(مولوی)
....
به طواف کعبه رفتم، به حرم رهم ندادند
که: تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟
(فخرالدّین عراقی)
....
"ما ایرانی ها خصلت خوبی که داریم، این است که خیلی می فهمیم؛ امّا متقابلاً خصلت بدی هم که داریم، این است که توجّه نداریم که طرف مقابل هم مثل ما ایرانی ست".
(استاد حشمت الله قنبری)
*
با سلام
حقیقت روشن، دربردارندۀ نظرات و افکار شخصی است که پس از سالها غوطه خوردن در تلاطمات فکری گوناگون، اکنون شمّۀ ناچیزی از حقیقت بیکرانه را بازیافته و آمادۀ قرار دادن آن در اختیار دیگر همنوعان است. مطالب وبلاگ در زمینه های مختلفی سیر می کند و بیشتر بر علوم انسانی متمرکز است. امید که این تلاش ها ابتدا مورد قبول خدا و ولیّ خدا و سپس شما خوانندگان عزیز قرار گیرد و با نظرات ارزشمند خود موجبات دلگرمی و پشتگرمی نگارنده را فراهم آورید.
سپاسگزار: مدیر وبلاگ

( به گروه تلگرامی ما بپیوندید:
https://t.me/joinchat/J8WrUBajp7b4-gjZivoFNA)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۱۳ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۴۷ جهود
آخرین نظرات
نویسندگان

پیوندهای معنوی ایران و هند (1)

جمعه, ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۲ ب.ظ
  • مقدّمه

ملّت بزرگ آسیا در گسترۀ‌ جغرافیایی دنیا همانقدر حضور دارد که در پهنۀ اسطوره، تاریخ، تمدّن، علم، دانش و خردورزی. در دنیای امروز، اگر از هر زمان و زمینه ای بهره بگیریم تا گره های سردرگم ایجاد شده بین ملّت های خوش منش و نیک آیین را بگشاییم، به سوی خوبی ها گام برداشته ایم.

پیوند همه جانبۀ بین دو ملّت دیرین ایران و هند از نظرگاه نژادی،زبانی،تاریخی،فرهنگی و اسطوره ای امری بدیهی ست که نیاز به توضیح ندارد:

"گروهی منشعب از هند و اروپایی، باصطلاح هند و ایرانی و لقب باستانی آریایی بر گروه های قومی-زبانی معّنی از اقوام پرشمار هند و اروپایی زبان اطلاق شده است که روزگارانی دراز در جنوب شرقی زیستگاه وسیع هند و اروپاییان می زیستند. چنین به نظر می رسد که آنان در آخرین سده های هزارۀ سوم پیش از میلاد، یعنی قبل از مهاجرت ها و جابجایی های بزرگ، تحت رهبری واحدی بوده اند. البتّه نه به مثابۀ دولتی واحد. بلکه با خودمختاری های قومی کهن. آنان دارای زبانی واحد و باورهای دینی و اجتماعی مشترکی بودند. اگر زیستگاه های هند و اروپاییان را در پایان سده های هزارۀ سوم پیش از میلاد از حدود دریاچۀ بالخاش در قزّاقستان در شرق،تا حوزۀ دانوب در غرب تصوّر کنیم، جای آریاییان در بخش شرقی این گستره،یعنی از دریاچۀ بالخاش تا نواحی غربی ولگا بوده است و آنان در مناطق حاصلخیز و علفزارهای این گسترۀ وسیع سکنی داشتند".(رقیّه بهزادی:آریاها و ناآریاها در چشم انداز کهن تاریخ ایران،چاپ اوّل۱۳۸۲،تهران،انتشارات طهوری،ص۱۲)."آریاییان یا هند و ایرانیان مرکّب از سه دستۀ مهم بودند:۱-آنها که سرانجام رهسپار سرزمینی شدتد که بعدها هند نام گرفت. ۲-آنها که در آغاز رهسپار ائیریانم وئجه(airyanamvaejah)....و سپس فلات ایران شدند. ۳-گروه کثیری که از اقوام بیابانگرد با نام سکه/اسکوثه(skutha/saka) بودند".(امان الله قرشی:ایران نامک،۱۳۸۰،تهران،هرمس،صص۶۱-۶۳). "پیوندهای اسطوره ای نژاد آریا با خدایان سرزمین هند نشان می دهد که نژاد آریا تنها وارث زمین خواهد بود، زیرا ایندرا خدای خدایان گفته است: من زمین را به آریه بخشیدم".(سیّدمحمّدرضاجلالی نایینی:گزیدۀ ریگ ودا<تحقیق و ترجمه>با پیشگفتار تاراچند موربخ و فیلسوف هندی،چاپ دوم،۱۳۶۷،تهران،نشر نقره،ص۹).

اعتقادات مشترک اقوام هند و ایرانی تا دیرباز و تا زمان پیدایش "ریگ ودا" در میان هندوان و تا آغاز ظهور زرتشت در میان ایرانیان باقی بود. در ریگ ودا و اوستا به وجوه مشترک بسیار که غالباً در لباس عبارات واحدی بیان شده است، برمی خوریم. حتّی قسمتی از اسماء ربّانی نیز در دو کتاب باهم قابل تطبیق است. از این رو می توان گفت که آیین مزدایی میراث زمان های دیرین و دوره هایی ست که در آن هندیان و ایرانیان و حتّی هند و اروپاییان زندگی مشترک داشته اند. ایرانیان این افکار و نظریّات دیرین را در جامۀاندیشه های نو پذیره شدند و سرانجام این زرتشت بود که در معتقدات اصلی مزدایی اصلاحات اساسی و عمیقی به عمل آورد. اکنون گنجینۀ عظیمی از کتاب های کهن -و غالباً دینی- از تفکّرات و آرمان ها و علایق هندیان و ایرانیان در تاریخ داریم که گوهرهایی گرانبها از آن برای ما به یادگار مانده است و دو گوهر شبچراغ: "اوستا" و "ودا" در رأس همۀ آنها می درخشند و در میان بخش های مختلف این دو کتاب نیز، درخشش "گاتها" و "ریگ ودا" محسوس تر است.

با این حال، متأسّفانه باید گفت: "تاکنون کاوش شانه به شانه و تحقیق تطبیقی میان اوستا و ودا انجام نگرفته است که فراگیر و مدوّن باشد".(امید عطایی فرد:پیامبر آریایی<ریشه های ایرانی در کیش های جهانی>،چاپ سوم،۱۳۸۶،تهران،انتشارات عطایی،ص۳۴۴).

نوشتۀ پیش رو تلاشی ست یرای بازیابی دوبارۀ شباهت ها و مطابقت های عمدۀ منابع اصلی تاریخی دو ملّت کهن همزاد: هند و ایران. امّا -با این حال- باید گفت: هدف از این پژوهش، صرفاً نقل و توصیف همسانی ها و یکسانی های گفته شده نیست؛ بلکه به عنوان یک تحقیق تاریخی، در صدد نتیجه گیری های تاریخی از این اشتراکات است. بدین منظور، ابتدا پیش درآمدی از تشابهات آیینی هند و ایران ارائه می دهیم. در بخش بعد به مقایسۀ فرازهایی از اوستا و ودا می پردازیم. در ادامه به عنوان تکملۀ بخش قبل،سنجش هایی میانِ گروه هایی از ایزدان و دیگر موجودات اساطیری میان دو فرهنگ کهن ارائه می کنیم. و در نهایت نتیجه گیری تاریخی از این مباحث با موضوع "چگونگی جدایی ایرانیان و هندیان" تکمیل کنندۀ این مسوّده خواهد بود -ان شاأالله-. امید که مورد توجّه و قبول واقع افتد.

۹۵/۰۹/۱۲ موافقین ۱ مخالفین ۰
امید شمس آذر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی