حقیقت روشن:

« علیٌّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ »

حقیقت روشن:

« علیٌّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ »

حقیقت روشن:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«بل یرید الإنسان لیفجر أمامه»
قیامة-5
*
نام احمد(ص) نام جمله انبیاست
چون که صد آمد، نود هم پیش ماست.
(مولوی)
....
به طواف کعبه رفتم، به حرم رهم ندادند
که: تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟
(فخرالدّین عراقی)
....
"ما ایرانی ها خصلت خوبی که داریم، این است که خیلی می فهمیم؛ امّا متقابلاً خصلت بدی هم که داریم، این است که توجّه نداریم که طرف مقابل هم مثل ما ایرانی ست".
(استاد حشمت الله قنبری)
*
با سلام
حقیقت روشن، دربردارندۀ نظرات و افکار شخصی است که پس از سالها غوطه خوردن در تلاطمات فکری گوناگون، اکنون شمّۀ ناچیزی از حقیقت بیکرانه را بازیافته و آمادۀ قرار دادن آن در اختیار دیگر همنوعان است. مطالب وبلاگ در زمینه های مختلفی سیر می کند و بیشتر بر علوم انسانی متمرکز است. امید که این تلاش ها ابتدا مورد قبول خدا و ولیّ خدا و سپس شما خوانندگان عزیز قرار گیرد و با نظرات ارزشمند خود موجبات دلگرمی و پشتگرمی نگارنده را فراهم آورید.
سپاسگزار: مدیر وبلاگ

( به گروه تلگرامی ما بپیوندید:
https://t.me/joinchat/J8WrUBajp7b4-gjZivoFNA)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۱۳ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۴۷ جهود
آخرین نظرات
نویسندگان

مساوات یا عدالت؟

يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۰۷ ب.ظ
تاریخ زندگی حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) را معمولاً به 4 دورۀ 1- از میلاد تا ده‌سالگی یعنی زمانی که در دامان پیامبر(ص) بالید و پرورش یافت، 2- از ده‌سالگی تا آغاز امامت یعنی دوران رشادت‎‎‌هایی که در راه پیش‌برد اسلام تا رحلت پیامبر(ص) از خود نشان داد، 3- از رحلت پیامبر(ص) تا آغاز خلافت یعنی 25 سال گوشه‌نشینی مدبّرانه در زمان سه خلیفۀ نخست در راه پیش‌برد اسلام و 4- دوران 5 سالۀ خلافت تقسیم می‌کنند. استاد قنبری همدانی معتقد است: باید دو روز از ضربت خوردن تا شهادت امام(ع) نیز که نه از نظر کمّی ولی از نظر کیفی با هریک از دوره‌های قبلی برابری می‌کند، تحت عنوان دورۀ پنجم زندگی ایشان شناخته شود. این دو روز، حال حضرت عجیب است؛ مدّتی به هوش می‌آید و وصایایی را ایراد می‌فرماید و سپس دوباره از هوش می‌رود... . این وصایا در اصل، چکیدۀ حیات حضرت و چراغ راه همۀ مسلمانان و آزادگان جهان است. فرازی که از نظر بنده از بقیّۀ فرازها مهم‌تر است، این است که:
«شما را و اطرافیانم را و همۀ کسانی را که این وصیّت من به دست آنان می‌رسد به 1- تقوای الهی و 2- نظم در امور سفارش می‌کنم».
دربارۀ تقوای الهی بسیار توصیه می‌شود و هر هفته از منابر نماز جمعه نیز اهمیّت آن یادآوری می‌شود؛ امّا دربارۀ نظم در امور، کمتر می‌شنویم و می‌شنوانیم. تا جایی که امور بی‌نظم را با تعبیر "هیئتی" به بچّه‌مذهبی‌ها نسبت می‌دهند و گاه انقلابی‌گری را مترادف با بی‌نظمی و دوری از عقلانیّت معرّفی می‌کنند. در تاریخ صدر اسلام، توّابین گروهی بودند به رهبری سلیمان بن صرد خزاعیِ 90 ساله که با هدف شستشوی خود از گناه یاری‌نکردن امام حسین(ع) و نه بیشتر، دست به قیام زدند و انتخاب فرمانده در میانشان نیز نه بر اساس درایت و لیاقت سیاسی و نظامی، که بر اساس قرعه‌کشی صورت گرفته بود! همان چیزی که آفت جان محافل مذهبی ما نیز بوده و نه‌تنها ریشه‌ای در تعالیم اسلامی ندارد، بلکه برعکس در دورۀ معاصر خودمان از تأکیدات همیشگی مکتب سوسیالیسم هم هست. مکتبی که به جای عدالت اسلامی که به معنی قرار گرفتن هر چیز در سر جای خود است، "مساوات" را تبلیغ می‌کند که در بسیاری جاها با عدالت منافات دارد و جاهایی هم نیز که ظاهراً منافات ندارد، زیر سایۀ عدالت است که توانسته است نمود و بروز ظاهری بیابد.
متأسّفانه در اوایل انقلاب اسلامی ایران به خاطر نفوذ سوسیالیست‌ها و کمونیست‌مسلکان در دستگاه‌های اجرایی کشور، عدالت اسلامی و علوی نیز بعضاً به نام مساوات تبلیغ شده و در اذهان عمومی جا انداخته می‌شد؛ از جمله -تا آنجایی که خاطرم هست- در کتاب درسی تعلیمات دینی دورۀ راهنمایی، درسی بود به نام "مساوات در برخورداری از بیت‌المال" که در آن، داستانی از سیرۀ امام علی(ع) را که در ابتدای دورۀ خلافتش به هرکدام از شهروندان، سه دینار از بیت‌المال مستمرّی داده و فقرا از این اقدام خشنود و ثروتمندان ناخشنود بودند، مصداق مساوات دانسته بود. در حالی که مساوات جایی است که -به زبان امروزی- گفته شود: هرکدام از کارمندان دولت درصد معیّنی مثلاً 15% به حقوقشان اضافه می‌شود. ولی اگر به جای آن حقوق همگی مثلاً 400 هزار تومان اضافه شود که برای یکی بیشتر از 15% و برای دیگری کمتر از این مقدار باشد و داستان پیش‌گفته نیز از این سنخ است، این امر در راستای برقراری عدالت است و نه مساوات.
در آخر هم یادی کنیم از مرحوم علی شریعتی که در گیرودار تبلیغات سوسیالیست‌ها در فضای دانشگاهی آن زمان و برای جذب دانشگاهیان به اسلام انقلابی، گاهی به عمد طوری از عدالت اسلامی صحبت کرده که فرق چندانی بین آن با مساوات سوسیالیستی -جز در نزد اهل دقّت نظر- احساس نمی‌شود. این دوپهلوگویی عمدی از ایراداتی است که به آن مرحوم وارد است؛ ولی اینکه عدّه‌ای به استناد همین سخنان مبهم، خود شریعتی را سوسیالیست دانسته‌اند، نقدی است ناروا و ناوارد.



۹۸/۰۳/۰۵ موافقین ۳ مخالفین ۰
امید شمس آذر

نظرات  (۴)

سلام. دنبال کردن متقابل؟
پاسخ:
سلام
بله.

ربط بحث سلیمان بن صر خزائی با قبلش چیه؟


از نظر یه دفعه رفتید تو مساوات!

پاسخ:
عدل رو اگر به معنی قرار گرفتن هر چیز سر جای خود بدونیم، ذیل نظم تعریف میشه.
احسنت

خدا اجرتون بده بخاطر این تفاسیر و تبیین های درست و بجاتون
پاسخ:
ممنون از تشریف فرماییتون. و همچنین.
تفسیر و نتیجه گیری جالبی کردید...

سپاس از شما...
پاسخ:
سپاس از حضورتون.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی