حقیقت روشن:

« علیٌّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ »

حقیقت روشن:

« علیٌّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ »

حقیقت روشن:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«بل یرید الإنسان لیفجر أمامه»
قیامة-5
*
نام احمد(ص) نام جمله انبیاست
چون که صد آمد، نود هم پیش ماست.
(مولوی)
....
به طواف کعبه رفتم، به حرم رهم ندادند
که: تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟
(فخرالدّین عراقی)
....
"ما ایرانی ها خصلت خوبی که داریم، این است که خیلی می فهمیم؛ امّا متقابلاً خصلت بدی هم که داریم، این است که توجّه نداریم که طرف مقابل هم مثل ما ایرانی ست".
(استاد حشمت الله قنبری)
*
با سلام
حقیقت روشن، دربردارندۀ نظرات و افکار شخصی است که پس از سالها غوطه خوردن در تلاطمات فکری گوناگون، اکنون شمّۀ ناچیزی از حقیقت بیکرانه را بازیافته و آمادۀ قرار دادن آن در اختیار دیگر همنوعان است. مطالب وبلاگ در زمینه های مختلفی سیر می کند و بیشتر بر علوم انسانی متمرکز است. امید که این تلاش ها ابتدا مورد قبول خدا و ولیّ خدا و سپس شما خوانندگان عزیز قرار گیرد و با نظرات ارزشمند خود موجبات دلگرمی و پشتگرمی نگارنده را فراهم آورید.
سپاسگزار: مدیر وبلاگ

( به گروه تلگرامی ما بپیوندید:
https://t.me/joinchat/J8WrUBajp7b4-gjZivoFNA)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۱۳ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۴۷ جهود
آخرین نظرات
نویسندگان

آیا قرآن شعر است؟

جمعه, ۱ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۰۲ ب.ظ

قرآن کریم بارها بر شاعر نبودن پیامبر(ص) و شعر نبودن خود تأکید کرده است. اگر شعر را در تعریف قدیمی آن، سخنی موزون و مقفّا بدانیم که هماهنگی وزن و تطابق قافیه‌ها و تقارن مصراع‌ها از ویژگی‌های اصلی آن است، به راحتی معلوم است که قرآن دیوان شعر نبوده و سوره‌های آن شعر نیستند؛ امّا آیا با تعریف جدید شعر که موارد پیش گفته در آن ضرورت نداشته و در عوض به موسیقی درونی و پیوند افقی و عمودی و عمقی (به تعبیر بهتر: خطّی و سطحی و حجمی) در آن تأکید بیشتری می‌ورزد و انواعی را نیز که اصطلاحاً "سپید" نامیده می‌شود در بر می‌گیرد، آن وقت چه؟ ویژگی‌های اخیر همگی در متن قرآن وجود داشته و بلکه در اوج قرار دارند. آیا با تأسّی به قرآن باید شعر سپید را شعر ندانیم و یا اینکه بپذیریم که قرآن -در تعریف جدید- شعر است؟

برای این شبهه چه پاسخی دارید؟

***

با تشکّر از همه دوستانی که لطف کردند و نظرات خود را در این خصوص ارائه فرمودند، بنده هم نظر خودم را عرض می‌کنم:

در شأن شعر فرموده‌اند "أجملها أکذبها" (هرچه دروغتر باشد زیباتر است) و شاعر گفته

در شعر مپیچ و در فن او.................چون اکذب اوست احسن او.

قرآن کریم با اینکه شامل آیات متشابه هم می‌شود، ولی اوّلا این آیات از سنخ کلّی‌گویی بوده و سخن مبهم و دوپهلویی را در خود ندارند، ثانیاً آیات دیگری موسوم به محکمات هم هستند که آنها را تکمیل و احتمال اشتباه خوانندگان را برطرف می‌کنند. استفاده تعمّدی از سخنان نامفهوم و دارای برداشت‌های متعدّد، از نظر قرآن مذموم و در عین حال برای شعر -چه از نوع کلاسیک باشد و چه از نوع آزاد- حُسن است. ایهام که عبارت باشد از استفاده از یک لفظ با دو یا چند معنا، سرور آرایه‌های ادبی معنایی است و در اشعار -فی‌المثل- حافظ به حدّ کمال استفاده شده که آن را تا این اندازه دلنشین کرده است. فراتر از آن، صنعت "فرا ایهام"1 است که استفاده از یک معنا با دو مفهوم است. ایهام تناسب به نظر حقیر از ایهام کامل نیز زیباتر بوده و معمولاً با مراعات نظیر همنشین است. در کنار آنها استفاده از ظرفیّت بار معنایی کلمات برای خلق مضامین جدید است؛ مانند آنچه که کاریکلماتور و "کاریجُملاتور"2 را به وجود آورده است. اینگونه می‌شود که شعر حالت لایه‌لایه به خود می‌گیرد. این لایه‌لایگی به معنی گذشتن از لایه‌های رویین و پیوستن به لایه‌های زیرین است؛ امّا در مورد قرآن اگر هم -طبق شبه حدیث معروف- ظاهری و باطنی داشته باشد و باطنش هم باطنی تا هفت یا هفتاد بطن، هیچ‌گاه این لایه‌ها باهم تعارض نداشته و همگی در طول هم خواهند بود و فی‌المثل «باطل است آنچه مدّعی (=مولوی) گوید»3 که:

ما ز قرآن مغز را برداشتیم.................پوست را بهر خران بگذاشتیم!!

قرآن نه‌تنها -به تعبیر مدّعی- پوست خودش، بلکه همان پوست گاوی هم که جلد چرمی نسخه آن را تشکیل دهد، همه برای انسان است و هرکس به خیال خود، به جای افزودن باطن آن به ظاهرش، باطنش را گرفته و ظاهرش را بیندازد، خود خر است.

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 تعبیر از بنده است و نمونه آن این شعر از حافظ است که:

«قدح به شرط ادب گیر زآنکه ترکیبش.................ز کاسه سر جمشید و بهمن است و قباد».

در اینجا آیا واقعاً فقط به رعایت ادب توصیه می‌کند؟!

2 تعبیر از بنده است و شعرهای اکبر اکسیر نمونه موفّقی برای آن است.

3 سعدی در ردّ یکی از ادّعاهای مولوی، ضمن حکایت 37 از باب دوّم گلستان می‌فرماید:

«باطل است آنچه مدّعی گوید.................خفته را خفته کی کند بیدار؟»

 

۹۸/۰۶/۰۱ موافقین ۲ مخالفین ۰
امید شمس آذر

نظرات  (۹)

۰۱ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۰۲ مجله اینترنتی لبخند

سلام رفیق مارو لینک نمیکنی تو سایتت؟

عنوان:چت روم

لینک:http://www.parsigap.com/

بازم بهت سر میزنم لینک کرده باشی خوشحال میشم نکردی هم همین که خوندی نظرمو ممنونتم

قران کریم رو نمیشه با شعر یکی دانست چون آنقدر فصیح و بلیغ هست و اعجاز خداونده و درجاهایی خداوند تحدی کرده که نمیتوانید مثل آن رو بیارید پس قابل مقایسه و یکی دانستن ان محال است...

پاسخ:
نمیتونیم بگیم شعر خداست؟
۰۱ شهریور ۹۸ ، ۱۵:۵۴ مطالب طنز و خنده دار- خوارزم

سلام

میشه به سایت من رای بدهی؟؟ برای اینکه رای بدهی کد اختصاصی من یعنی mtanz731 در پست سایت yon.ir/zGDy1 برام ثبت کن.
پیشاپیش خیلی ممنون از اینکه میخواهی سایت من رو ثبت کنی.

راستی نظر رو خصوصی نفرست عمومی بفرست.

حالا از این شعرهای سپید باشه چه مشکلی پیش میاد!

پاسخ:
مشکل اینه که خدا گفته قرآن شعر نیست.
۰۱ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۴۷ شارمین امیریان

سلام.

خیال یکی از عناصر بسیار مهم و جدا نشدنی شعر هست. شعر سپید، خیال انگیزی رو به حد اعلا داره. شاید بشه گفت به جبران وزن. 

قرآن خیال انگیز نیست. در واقع عنصر خیال که یکی از عناصر سه گانه شعر هست در قرآن وجود نداره.

سخن موزونی که فاقد عنصر خیال باشه رو به لحاظ ادبی، "نظم" یا :اثر منظوم" میگیم نه شعر.

پاسخ:
سلام
اوّلین جواب قانع کننده.

خب منظور خدا مشخصه، این چیزی که ما بهش میگیم شعر سپید، اون موقع اصلا بهش شعر نمی گفتند. یعنی شعر قرآن با شعر ما، مشترک لفظی است و مشکلی نیست.

 

(سخنانی نظیر شعر سپید اون موقع هم مطرح بود. اون موقع هم بعضی از مردم، کلامشون دارای سجع و آهنگ و قافیه و ... بود ولی کسی بهش شعر نمی گفت.)

پاسخ:
یعنی طبق این منطق باید بپذیریم که شعر سپید شعر نیست؟

ظاهرا آره. اون شعری که قرآن میگه، شعر سپید نیست.

پاسخ:
متشکّرم.

شعرهای جدید و سپید در چهارچوب تعریفی شعر نیستند. بلکه متن منظم اند همانند نهج البلاغه که نظم ادبی دارد ولی شعر نیست.

نظم قرآن همانند نظم عالم تکوین یک نظم خشک ریاضی (همانند شعر) نیست. متن قرآن منظم است ولی نظم فوق پیچیده.

عالم در اوج نظم است ولی هنگام وزش نسیم در لای درختان یک باغ و مرتع شما نظم ریاضی مشاهده نمی کنی ولی اوج زیبایی را در آشفتگی ظاهری آن می بینی که اگر نظم ریاضی داشت اصلا زیبایی نداشت.

پاسخ:
متشکّرم.

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ «40» وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِیلًا ما تُؤْمِنُونَ «41» وَ لا بِقَوْلِ کاهِنٍ قَلِیلًا ما تَذَکَّرُونَ «42» تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ «43»

سوره حاقه (الحاقه)

 

خداوند در پاسخ مشرکان که قرآن را کتاب شعر مى‌شمردند و پیامبر را شاعر مى‌خواندند؛ فرموده است: قرآن، سخن رسول بزرگوار است، سخن شاعر نیست......  و سخن کاهن هم نیست ........ بلکه از جانب پروردگار جهانیان نازل شده است...

پاسخ:
زنده باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی