نکته ها هست بسی.... (۲۲)
ولی که آمده
***
درست است که
فلسطین باید آزاد شود،
ولی مسئلۀ اصلی این است که
اسرائیل باید از بین برود
***روزۀ کلّه گنجشکی
معادل فرهنگستانی اش می شود:
صیامک ؟!!
***
عاشق شنیدن این جمله ام:
" یه چیزی می پرسم، راستشو بگو " ؛
و فقط به کسانی اعتماد دارم
که
دست کم یک بار این را به من گفته باشند
***
بدبختی ام این است که
از بس هیچ پرسش علمی را بی پاسخ نگذاشته ام،
زمانی هم که خاضعانه اعتراف می کنم: نمی دانم،
باور نمی کنند و می گذارند به حساب تکبّر
(تبصره: تا باشه از این بدبختی ها !! )
***
در سلماس مسافران تاکسی به رانندگان می گویند:
" منی آپار قوی آللّهین یانینا " ،
در اورمیه هم راننده ها از مسافران می پرسند:
" سیزین هامّیز امامسیز " ؟!!
***
تهران و تبریز
دو لبۀ یک قیچی اند
***
-در راستای رفع اتّهام:-
دختر دوست دارم
دوست دختر ندارم
***
شوخی هیئتی ها)
- بچّه ها، با اجازه سری به بیت العمر بزنم !
: نایب الضُّرطه باشید !!
***
موضع گیری خواص بی بصیرت در برابر جریان انحرافی
مقابلۀ ابوموسی اشعری با عمروعاص است
همینطوری تصوّر کنید:
اواخر بهار....
لاله های زرد....
رُز زرد....
سیب زرد....
هندوانۀ زرد....
گیلاس زرد....
انار زرد....
.
.
.
.
***
در جامعۀ عربی عصر جاهلیّت
شأن خدا به قدری پایین آمده بود
که با سنگ و چوب هم تراز شده بود؛
و خدا زندگی اهل بیت -علیهم السّلام- را در چنین موقعیّتی مقدّر کرد
تا مردم فی المثل پی ببرند که:
« در شأن خدا بس که علی(ع) بندۀ اوست »
***