عشق، عقل، محبّت
چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۰۷ ب.ظ
در زندگی زناشویی، مبنا و مقصد محبّت است. عقل جادّۀ این سفر است و عشق هم
مرکب آن. سوار بر مرکب عشق، از جادّۀ عقل باید گذشت تا به شهر محبّت رسید.
در این میان، عشق نتیجۀ انتخاب است. عقل نتیجۀ مشورت با پدر و مادر است و
محبّت نتیجۀ ازدواج. عشق بدون مشورت، مرکب کوری ست که به مقصد نمی رسد. عقل
بدون انتخاب هم، جادّه ای ست که در آن شخص نابینایی را به سمت مقصد هل می
دهند. هرچند پوشیده نیست که حالت دوم باز هم نسبت به حالت اوّل بسیار بهتر
است، امّا ایده آل در این است که: تا با اختیار خودت به مقصد نرسی، قدرش را
نمی دانی. آغاز زندگی مشترک، آغاز استقلال است. اگر در انتخاب شریک زندگی
استقلال نداشته باشی، پس کی خواهی داشت؟ پس بنابراین:
همسر را باید خود انتخاب کنی و پدر و مادر تأیید کنند؛ همانطور که رییس جمهور را ملّت انتخاب می کنند و رهبری تأیید می کند.
۹۵/۰۲/۲۹
متن خوب، متین و جالبی بود.
...
کتابی داشتم از ناظم حکمت، که در قالب نمایشنامه بود. بنام" فرهاد و شیرین و مهمنه بانو". تو این کتاب صورت های جالبی از عاشق شدن، و عاشق بودن و عاشق موندن به خوبی دیده میشد.
تو این نمایشنامه ساده، خویشتن داری در عشق،وفاداری، به کمال رسیدن و به کمال رساندن عشق و ... به خوبی تصویر شده بود.
متن شما، همونقدر تأثیر گذار بود.
موفق باشین. انشااله