غزل) قرار بیقراری
دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۳۰ ب.ظ
ما بی تو دلی قرین زاری داریم
بر جام نگاه تو خماری داریم
هر روز حدیثی از غم هجر تو با
«محبوبۀ نیلگون عماری» داریم
هرچند خزانی است دلهامان، لیک
برگرد که دیده ای بهاری داریم
بازآی قرار بی قراران، کاینجا
هر جمعه قرار بی قراری داریم
با خویش شدیم اگرچه دشمن، امّا
با یار خود اینک سر یاری داریم
ما منتظران رؤیت خورشیدیم
یعنی ز همانی که تو داری داریم
دستی باید بر سر اخلاص کشیم
در دل چو هوای "شهسوار"ی داریم
۹۵/۰۴/۲۸