غزل) اخوانیات 2
شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۱۶ ب.ظ
دوست فرهیخته مان آقای محسن فاسونیه چی غزلی سروده بود با عنوان "نود" بدین قرار:
دیشب که نشستم و "نود" می دیدم
کشتیّ و جودو، مشت و لگد می دیدم
این تکل خطا نبود و آن کرنر بود
او پای مرا به عمد زد، می دیدم
داور که طرفدار حقیقت باشد
این بار طرفدار "عدد" می دیدم
آبی به رخ قرمز خود زد مجری
خوابش نبرد، گاف دهد، می دیدم
آنها همه مشغول دغلبازی و من
در پشت نقابشان حسد می دیدم
از این همه برنامۀ تلویزیون من
تنها و فقط، فقط "نود" می دیدم
****
بنده هم اضافه کردم:
ای کاش نمی نشستم و تا دم صبح
از ماه و ستاره ها رصد می دیدم
یا اینکه به جای آن همه قال و مقال
از اوّل شب "ممد-صمد" می دیدم
۹۵/۰۶/۲۷