مطالبات فرهنگی و راهکارها
1- کلمۀ انقلاب در ذات خود مفهوم "حرکت" را نهفته دارد و یک انقلاب تا زمانی زنده است که در حرکت باشد و بعد از فراگیر شدنش در جامعٖۀ مبدأ نیز، پا به مرحلۀ صدور بگذارد؛ انقلاب اسلامی ما نیز که بر پایۀ کاملترین شالودۀ عقیدتی بنا شده است، از این قاعده مستثی نیست. امروز با راه افتادن موج عظیم بیداری اسلامی و الگوبرداری کشورهای همجوار از نهادهایی مانند بسیج، به عینه شاهدیم که آرمان صدور انقلاب به مرحلۀ تحقّق رسیده است. اکنون وظیفۀ ما در برابر مسلمانان منطقه برای صدور انقلاب چیست؟
بدیهی است نخستین قدم در این راه تأکید بیش از پیش ما بر ویژگی های ممتاز جامعۀ خودمان برای جذب نیروهای ارزشی منطقه است. ویژگی هایی که آنان در جامعۀ خود عمدتاً در حسرت آن به سر می برند؛ از قبیل: حکومت اسلامی، ولایت فقیه، مسئلۀ حجاب، زیارتگاه امام رضا(ع)، آموزش زبان فارسی، و... .
2- امام علی(ع) می فرماید: «هرکس از نظرات مختلف استقبال کند، جایگاه لغزش را بازیابد». این سخن گهربار، نمونه ای است از روش اسلام در پذیرفتن اصل آزادی بیان؛ چرا که هرکس از صحیح بودن مواضع خود اطمینان داشته باشد، باکی از نظر مخالف ندارد. حال، مخالفان با تکیه بر همین اصل اسلامی، نظرات باطل خود را در جامعه ترویج می دهند، ولی از مطرح شدن نظرات مقابل آن باک دارند! محدود کردن آزادی بیان برای مخالفان کار صحیحی نیست، اما به شرطی که منجر به ایجاد فضای انحصاری و تک قطبی برای آنان نشود. چاره چیست؟
باید در کنار شنیدن نظر مخالفان که امکانات نسبتاً زیادی را هم در اختیار دارند، با ترویج کارگاههای آموزشی در زمینه هایی مانند: تاریخ ادبیّات، زبان شناسی، نقد ادبی، تاریخ محلّی، و... که مخالفان بیشتر در عرصۀ فرهنگی از این طریق به دنبال نفوذ ساختاری و جریانی در میان جوانان هستند، اثرات این تبلیغات سوء را خنثی کنیم.
3- حکماء از دیرباز گفته اند که: «هرگاه بین بد و بدتر مخیّر شدی، بد را انتخاب کن». اکنون شیطان بزرگ در پی ربودن نگین سلیمانی ما برای تثبیت سیطرۀ خود بر تمام عالم است. او که از ابتدا سر ناسازگاری با ما داشته و دشمن قسم خوردۀ ما محسوب می شود، هیچگاه با گفتگو و سازش قابل هدایت نیست؛ اما شیاطین کوچک را می توان از طغیان بازداشته و از قابلیت های آنان در راه پیشبرد برنامه های نظام اسلامی بهره گرفت. از میان دو گروه عمدۀ دشمنان وحدت اسلامی، پان ایرانیست ها شیاطین کوچکی هستند که فوایدشان بالفعل و مضرّاتشان بالقوّه است؛ زیرا هرچه باشند، تحت کنترل خود ما هستند. آنان اگر انقلابی هم نباشند، ضدّ انقلاب هم نیستند و درواقع غیر انقلابی محسوب می شوند. برخلاف آنان پان ترکیست مضرّاتشان بالفعل است و قابل کنترل نیستند؛ زیرا منبع انرژی بخش شان دولتهای خارجی است. این گروه با سوءاستفاده از حسّاسیت های ارزشی ما بر مواردی همچون: نژادپرستی، ملّی گرایی، باستان زدگی، سلطنت طلبی، زرتشتی مآبی، و... به راحتی و با زیرکی تمام توانسته اند اعتماد ما را به خویش جلب کرده و مشغول ادامۀ پروژۀ نفوذ و فساد در درون بدنۀ ملّت و بعضی از دستگاههای دولتی ما شوند. چطور می توان جلوی آن را گرفت؟
چارۀ کار "بصیرت" است. بد و بدتر را از این میان باید بازشناسیم و غیر انقلابی ها را نیز به سوی انقلاب جذب کنیم.
4- سیاست گذاری های فرهنگی عمده که به دلیل عدم بازتعریف مشخّص وظایف و اختیارات نهادهای فرهنگی، آنطور که باید به نتیجه نیز نمی رسد، متولّیان احرایی مختلفی در سطح کشور دارد؛ مانند: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای فرهنگ عمومی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان تبلیغات اسلامی، و... . این موازی کاری، خود باعث عقب افتادن عرصٖۀ فرهنگ از پیشرفت و تعالی می گردد. ولی مصیبت بار تر از آن، سستی ورزیدن این نهادها در انجام همین وظایف خویش است که به نوبۀ خود میدان را برای فعّالان ضدّ فرهنگی باز می کند. به عنوان مثال: وقتی یک انجمن هنری وابسته به ادارۀ فرهنگ و ارشاد، سایت رسمی برای تبلیغات و اطّلاع رسانی نداشته باشد، چه تضمینی وجود دارد که چندین سایت و وبلاگ و کانال های مجازی دیگر به موازات هم با اهداف سیاسی و قومیتی خاص -آن هم به اسم ادارۀ ارشاد- فعّالیت نکنند؟
برای دوری از این وضعیت نیز لازم است هرچه سریعتر نسبت به برقراری نظم و انضباط در سیستم های تبلیغاتی نهادهای فرهنگی اقدام گردد.