غزل) سرگذشت
يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۰۵ ب.ظ
نیست شدم، نیست شدم تا به رخ یار رسم
پست شدم، پست شدم تا به سر تار رسم
شاهد کنعان شدم، در چه و زندان شدم
تا به عزیزی برسم بردۀ بازار شدم
پیر شدم، پیر شدم، معتکف دیر شدم
تا به جمال رخ زیباش دگربار رسم
بی کس و بی کار شدم، زشت دلآزار شدم
تا به سلامت برسم ناخوش و بیمار شدم
شیفتۀ شیفتۀ شیفتۀ شمس شدم
از خود بیخود بشدم تا که به عصّار رسم....
پست شدم، پست شدم تا به سر تار رسم
شاهد کنعان شدم، در چه و زندان شدم
تا به عزیزی برسم بردۀ بازار شدم
پیر شدم، پیر شدم، معتکف دیر شدم
تا به جمال رخ زیباش دگربار رسم
بی کس و بی کار شدم، زشت دلآزار شدم
تا به سلامت برسم ناخوش و بیمار شدم
شیفتۀ شیفتۀ شیفتۀ شمس شدم
از خود بیخود بشدم تا که به عصّار رسم....
۹۶/۰۳/۲۱