غزل) عشق مادون مجازی
پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۶، ۰۵:۱۹ ب.ظ
دلا! رامش نشاید آنکه نشناسد دلآرامش
برو صید کسی که رفته صد صیّاد در دامش
برو صید کسی که رفته صد صیّاد در دامش
شکار شیر از دست و دل هرکس نمی آید
ولی مرد آن کسی باشد که سازد شیر را رامش
نشاید ایستاد و پشت سر را هم نباید دید
در این راهی که نه پیدا ست آغازش نه انجامش
شعاع جام جمشیدی بیفکن دل به دست آور
که من پیمودم این صحرا نه جمشید است و نه جامش
طلب کن از خدا عشقی مجازی تا رها گردی
از این عشقی که مادون مجازی می نهی نامش
به طبع ما رسید از عقل دوراندیش پیغامی
به حکم غیب آن سرکش ولی نشنید پیغامش
«خیال شهسواری پخت و شد ناگه دل مسکین»
ولی هرگز نمی بازد که حافظ داد الهامش
۹۶/۱۲/۱۷
یاد این این بیت مولوی افتادم