مثنوی) آغاز سخن
شنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۱۶ ب.ظ
با عرض تبریک سال نو و آرزوی بهترین ها برای همۀ هموطنان.
نخستین شعر رسمی ام است که در 11 سالگی سروده ام.
به مناسبت هزارمین روز راه اندازی وبلاگ، در اینجا قرار می دهم.
نخستین شعر رسمی ام است که در 11 سالگی سروده ام.
به مناسبت هزارمین روز راه اندازی وبلاگ، در اینجا قرار می دهم.
به نام خداوند حقّ الغفور
خداوند ارض و سماوات و هور
خدایی که گیتی از او شد پدید
دد و آدمیّ و ملک آفرید
جز او کردگاری مدان ای عزیز
عمل جز به این کفر هست و ستیز
به احکام دین نبی(ص) گوش کن
ستیز و لجاجت فراموش کن
بفرمود آن نور نازآفرین
نکو نجم نورانی اندر زمین
که: گر خوابد عالم تمام حیات
از آن بهْ که جاهل گزارد صلات
تو نیز از نبی(ص) یاد گیر این سخن
دلت را به دریای دانش فکن
برو سوی دانش، مگو: چیست علم؟
که گیتی بمیرد اگر نیست علم
برو سوی دانش ز مهد تا لحد
که علم روی جهل خاک سردی نهد
ز دانش تو نامیّ و دانا بوی
ز علم و هنر بر توانا بوی
هنر خاک را کیمیا می کند
دل آدمی بی ریا می کند
دیانت هنر را مکمّل بود
به خانه یْ دلت شمع محفل بود.
۹۷/۰۱/۰۴