کتابخانه در ایران باستان
ابن ندیم در "الفهرست" از قول ابومعشر بلخی (قرن 3 ق) از قول فردی مطّلع و مطمئن می نویسد: «در سال 250 ق قسمتی از دژ سارویۀ جی اصفهان خراب شد. گمان نمی رفت که آنجا اتاق و جای سکونتی باشد؛ لکن انباری پدیدار شد که در آن کتابهای بسیار به دست آمد که کسی به خواندن آنها آشنا نبود». به گفتۀ بلخی، وی مجلّداتی از این کتابها را دیده بود و ابن عمید نیز آنها را برای ترجمه به بیت الحکمة در بغداد فرستاد که یکی از مترجمان، یوحنّای مسیحی بود.
از جمله آثار کشف شده در آن دژ، نامۀ یکی از پادشاهان باستانی ایران بود بدین مضمون: «در روزگار طهمورث، اخترشناسان از آینده خبر دادند که با فروباریدن بارانهای پی در پی و فراوان، در غرب(بابل) طوفانی سهمناک برپا خواهد شد و زمان آن 231 سال و 300 روز پس از نخستین روز پادشاهی طهمورث خواهد بود. طهمورث شاه که از دوستداران دانش و فرهنگ و خود از دانش پژوهان با فرّ و فرهنگ بود، بیمناک شد که مبادا این بلا از غرب به شرق کشیده شود و سرزمینهای شرق نیز آسیب ببیند. پس کارشناسان و بنّایان را فراخواند و فرمان داد تا جستجو نمایند که هرجا از آسیب زلزله و رطوبت مصون است برگزینند و برای پاسداری از دانشهای نیاکان در آنجا دژی بسازند. بنّایان و کارآگاهان، سارویۀ جی اصفهان را پسندیدند و دژ سارویه را ساختند. آنگاه فرمان داد تا در آن دژ جایی بنا کنند و آنچه از دانشهای گوناگون که در گنجخانۀ او بود و بر پوست توز (کاغذی از جنس پوست درخت خدنگ که هم نرم بود و هم مقاومت و انعطاف بسیار داشت و می توانست سالیان دراز پایدار بماند) نوشته بودند، در آن محلّ زرّین جای دادند تا از آسیب طوفان در امان بماند و پس از فرونشستن طوفان، مردمان از دانشهای گذشتگان بهره یاب گردند». ابن ندیم می نویسد: من خود در سال 342 ق این کتابها را دیده ام و چنانکه گفته اند آنها بسیار گندزا بودند و تا یک سال کسی از بوی بدشان نمی توانست بدانها نزدیک شود. حمزۀ اصفهانی نیز که معاصر ابن ندیم است، همین مطلب را تأیید می کند و تعداد کتابها را پنجاه بار پوست می داند.
این ندیم به نقل از کتاب "نهمطان فی معرفة طالع الإنسان" تألیف ابوسهل نوبختی می نویسد: «کی ضحّاک در سرزمینهای سواد (عراق عرب) شهری بنا کرد و نام آن را از مشتری درآورد و آن را جایگاه علم و علما قرار داد و دوازده کاخ به شمارۀ برجهای آسمانی در آن ساخت و هر کاخی را به نام یکی از برجهای آسمانی نامید و برای کتابهای علمی در آنجا خزینه هایی ساخت و دانشمندان را در آن کاخها جای داد... ». تاریخ پبدایش خط در ایران به 6100 سال پیش باز می گردد. دانشمندان خط شناس بر این عقیده اند که خطّ "دین دبیره" نخستین خط در ایران باستان است. در این خط، هر حرف معرّف یک صدا ست و خط شناسان و زبان شناسان آن را بهترین و کاملترین خطوط الفبایی جهان دانسته اند. الفبای دین دبیره برای نوشتن کتاب اوستا به کار می رفته و دارای 44 علامت بوده که از راست به چپ نوشته می شده است.
ابن ندیم در الفهرست به نقل از ابن مقفّع می نویسد: ایرانیان باستان [دورۀ ساسانی] 7 نوع داشته اند که با هرکدام یک سلسله از اندیشه ها، دانشها و تجربه هاب خود را ثبت و منتقل می کردند و آنها را بر می شمردند. علاوه بر آنها 4 خطّ دیگر نیز رایج بوده است. گویند اوّلین پادشاهی که به فارسی(=ایرانی) خط نوشت، طهمورث بود.