مثنوی + یک رباعی) سرنوشت سیب
يكشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۱۵ ب.ظ
ای سیبِ سرخِ غلت زنان در مسیر رود
یک شهر تا به من برسی عاشقت شده ست ...
(ابوالفضل فاضل نظری)
سیب سرخی ز درختی افتاد
آن هم آسان، نه به سختی افتاد
داخل رود شد و چرخ زنان
شسته و پاک و جلا دیده از آن
شهر را عاشق خود کرد و گذشت
تا به سنگی زد و راهش برگشت
کج شد از آن سوی نهری از رود
باز هم رفت همانطور که بود
که کجا ایستد از راهش باز
قسمت آید به کدامین درِ باز
تا سرانجام به جالیز رسید
خویش در جمع هواداران دید
چه هوادار امینی بودند !
که همه سیب زمینی بودند
****
ای سیب بهشتی که ز دستم رفتی
رفتی رفتی، هرآنچه گفتی گفتی
امّا انصاف کن نیایی حالا
در جمع دو-سه سیبِ زمینی افتی
۹۷/۰۳/۰۶