فرضیۀ داستانهای زمین زکریا سیتچین
۰۰۰ ۴۵۰ سال پیش :
روی نیبیرو حیات دچار مشکل می شود چرا که جو سیاره فرسوده شده است. حاکمی به نام آلالو Alalu که توسط آنو Anu معزول شده است با سفینه ای از نیبیرو فرار می کند و روی زمین پناه می گیرد. آلالو کشف می کند که زمین دارای ذخایر طلا است که می تواند اتمسفر نیبیرو را ترمیم کند.
۰۰۰ ۴۴۵ سال پیش :
به سرپرستی انکی Enki یکی از پسران آنو – گروهی از آنوناکی در زمین فرود می آیند و اولین پایگاه زمینی را در ” اریدو “ Eridu برقرار می کنند تا از آبهای خلیج فارس طلا استخراج کنند.
۰۰۰ ۴۳۰ سال پیش :
آب و هوای زمین بهتر می شود. تعداد آنوناکی بیشتری به زمین می رسند. در میان آنها نین هورسگ Ninhursag خواهر ناتنی انکی و سرپرست تیم پزشکی نیز هست.
۰۰۰ ۴۱۶ سال پیش :
وقتی که استخراج طلا کاهش می یابد - آنو به همراه پسر و جانشین خود انلیل Enlil به زمین می آیند.
تصمیم بر آن می شود که برای استخراج طلای بیشتر معادن طلا در جنوب آفریقا حفاری شوند. در این حال انلیل رهبری این ماموریت را به دست می گیرد و انکی برای ادامه کار به آفریقا فرستاده می شود. آنو پیش از ترک زمین توسط نوه ی آلالو به جنگ تهدید می شود.
۰۰۰ ۴۰۰ سال پیش :
هفت قرارگاه در جنوب بین النهرین ساخته شده است از جمله یک فرودگاه فضایی در سیپار Sippar – یک برج کنترل مرکزی در نیپور Nippur و یک مرکز متالورژی در شوروپاک shuruppak ( همگی در عراق امروز) . کشتی ها یکایک از آفریقا می رسند . طلای خالص سازی شده در مدار پیماها توسط ” ایگیگی” Igigi حمل می شوند و در سفاین فضایی تخلیه می گردند.
۰۰۰ ۳۸۰ سال پیش:
نواده ی آلالو به کمک ایگیگی ها بر علیه آنوناکی شورش می کنند تا کنترل زمین را به دست بگیرند. جنگی در می گیرد و پیروان انلیل پیروز می شوند.
۰۰۰ ۳۰۰ سال پیش:
ایگیگی ها از رنج کار در معادن شورش می کنند. انکی و نین هورسگ که دست تنها شده اند کارگرهای ابتدایی و نیمه هوشمندی را با دستکاری ژنتیکی در میمون ماده تولید می کنند.کارگرها مشغول کار در معادن می شوند. انکی به معادن حمله می کند و کارگرهای ابتدایی را با خود به ” عدن “ Edin در بین النهرین می آورد. کارگران شروع به تولید مثل می کنند و زیاد می شوند.
۰۰۰ ۲۰۰ سال پیش :
حیات زمین به دلیل یخبندان در خطر می افتد.
۰۰۰ ۱۰۰ سال پیش :
آب و هوای زمین دوباره گرم می شود. آنوناکی ( نفیلیم در تورات) بر خلاف میل انلیل با دختران آدمیزاد ازدواج می کنند.
۰۰۰ ۷۵ سال پیش :
عصر یخبندان دیگری آغاز می شود. انسانهای قوی و غارنشین نجات می یابند.
۰۰۰ ۴۹ سال پیش :
انکی و نین هورسگ انسانهایی را که از تیره آنوناکی هستند یا یکی از والدینشان آنوناکی بوده است به مسند پادشاهی در شوروپاک می نشانند. انلیل خشمگین از این تصمیم در صدد نابودی انسانها بر می آید.
۰۰۰ ۱۳ سال پیش :
با نزدیک شدن نیبیرو به زمین انلیل از آنوناکی قول می گیرد که به انسانها در مورد فاجعه ای که در راه است چیزی نگویند تا همه آنها نابود شوند.
۰۰۰ ۱۱ سال قبل ازمیلاد :
انکی قول خود را می شکند. به” زیاسودرا ” Ziasudra ( نوح در تورات) دستور ساخت زیر دریایی می دهد. سیل زمین را فرا می گیرد و آنوناکی شاهد ویرانی کامل پایگاههای فضایی و شهرهای خود هستند. انلیل موافقت می کند که به انسانهای باقی مانده بذر و ابزار کشاورزی بدهد و انکی حیوانات اهلی را ایجاد می کند.
۰۰ ۱۰۵ قبل ازمیلاد :
نوادگان زیاسودرا در سه ناحیه ساکن می شوند. نی نورتا Ninurta پسر بزرگ انلیل کوهها را سد می کند و رودها را تخلیه می کند تابین النهرین را سرزمینی قابل سکونت کند. انکی ناحیه رود نیل را به دست می گیرد. شبه جزیره سینا توسط آنوناکی برای فرودگاه فضایی ساخته می شود. یک برج کنترل مرکزی نیز در کوه موریا در اورشلیم آینده برافراشته می گردد.
۷۸۰ ۹ قبل از میلاد :
رآ / مردوک اولین پسر انکی سرزمین مصر را بین اوزیریس و ست تقسیم می کند.
۳۳۰ ۹ قبل از میلاد:
ست Seth اوزیریس را دستگیر می کند و می کشد و خودش بر سرتاسر دره نیل حاکم می شود.
۹۷۰ ۸ قبل از میلاد:
هروس Horusدر انتقام خون پدرش اوزیریس اولین” جنگ اهرام” را آغاز می کند. ست به آسیا فرار می کند و کنعان و شبه جزیره سینا را اشغال میکند.
۶۷۰ ۸ قبل از میلاد:
پیروان انلیل که با قدرت انکی بر پایگاههای فضایی مخالفت دارند دومین جنگ اهرام را آغاز می کنند. نی نورتا پسر انلیل پیروزمی شود و تمام مهمات و تجیزات هرم بزرگ را خالی می کند. نین هورسگ کنفرانس صلحی ترتیب می دهد و زمین بین دو دسته تقسیم می شود. قدرت و حکمرانی مصر از مردوک/ رآ گرفته شده و به سلسله ای از تت Toth داده می شود.
۴۰۰ ۷ قبل از میلاد:
عصری از صلح برقرار می شود و آنوناکی ابزارهای جدیدی به انسان می دهند و عصر نئولیتیک ( نوسنگی) آغاز می شود. نیمه خدایان بر مصر حاکم می شوند.
۸۰۰ ۳ قبل از میلاد:
همچنان که آنوناکی شهرهای قدیمی خود مانند نیپور و اریدو را بازسازی می کنند تمدن شهری در سومر آغاز می شود. آنو برای یک رژه مجلل به زمین می آید. به افتخار او شهر جدیدی به نام اوروک ( ارگ) ساخته می شود و او معبد خود را به نوه عزیزش نین هورسگ ( ایشتر) می بخشد.
۷۶۰ ۳ قبل از میلاد :
پادشاهی به انسان اعطا می شود. کیش اولین پایتختی است که زیر نظر نینورتا ایجاد می گردد. تمدن در سومر شکوفا می شود.
۴۵۰ ۳ قبل از میلاد:
برتری در سومر به نانار/ سین اعطا می شود. مردوک بابل را “دروازه خدایان” اعلام می کند. حادثه برج بابل اتفاق می افتد و آنوناکی زبان نوع بشر را متفاوت می کنند. کودتای مردوک شکست می خورد و او به مصر باز می گردد. تت و برادر او دوموزی را می کشد. مردوک برای این کار زنده در هرم بزرگ حبس می شود. او از طریق یک راهروی اضطراری می گریزد و به تبعید می رود.
۱۰۰ ۳ قبل از میلاد:
سالهای هرج و مرج با منصوب شدن اولین فرعون مصر در ممفیس به پایان می رسد و تمدن پا به عرصه بالاتری می گذارد.
۹۰۰ ۲ قبل ازمیلاد:
پادشاهی در سومر به شهر اوروک منتقل می شود. ایشتر حکمرانی دره سند را به عهده می گیرد و تندن در آنجا آغاز می شود.
۶۵۰ ۲ قبل از میلاد:
پایتخت سلطنتی سومر مداوم تغییر می کند و نظام پادشاهی متزلزل می شود. انلیل از نافرمانی انسان و جمعیت زیاد آنها خشمگین است.
۳۷۱ ۲ قبل از میلاد :
ایشتر ( اینانا- نین هورسگ) عاشق شارو-کین Sharru-kin می شود. شارو-کین پایتخت جدیدی به نام آکاد را ایجاد می کند. امپراطوری آکاد آغاز می شود.
۳۱۶ ۲ قبل از میلاد:
شارو-کین برای تسخیر هر چهار ناحیه متمدن زمین (سند- نیل-سومر و آکاد) خاک مقدس را از بابل می رباید. جنگ بین مردوک و اینانا بالا می گیرد و با سفر نرگال Nergal برادر مردوک به بابل و قانع کردن مردوک به ترک بین النهرین پایان می پذیرد.
۲۹۱ ۲ قبل از میلاد:
نارام-سین Naram-Sin بر مسند پادشاهی آکاد می نشیند. به کمک اینانای جنگجو او شبه جزیره سینا را اشغال می کند و به مصر حمله می برد.
۲۵۵ ۲ قبل از میلاد:
اینانا قدرت در بین النهرین را به دست می گیرد. نارام-سین با سیاستهای نیپور مخالت می کند. آنوناکیهای بزرگ به آکاد حمله می کنند. اینانا فرار می کند. سومر و آکاد توسط لشکریان بیگانه که به انلیل و نینورتا وفادار هستند اشغال می شود.
۲۲۰ ۲ قبل از میلاد:
تمدن سومر تحت پادشاه لاگاش به درجات بالا می رسد. تت به گود-آ پادشاه سومر کمک می کند که زیگورات ( معبد) برای نینورتا بسازد.
۱۹۳ ۲ قبل از میلاد:
ترا Terah پدر ابراهیم در نیپور در خانواده ای راهب و ثروتمند به دنیا می آید.
۱۸۰ ۲ قبل از میلاد:
مصر میان پیروان مردوک و پیروان فرعون تقسیم می شود. فرعون تاج و تخت مصر سفلی را به دست می آورد.
۱۳۰ ۲ قبل ازمیلاد:
از آنجا که انلیل و نینورتا کم پیدا شده اند قدرت در بین النهرین رو به انحطاط می رود. اینانا برای پس گرفتن پادشاهی اوروک تلاش می کند اما به جایی نمی رسد.
۱۲۳ ۲ سال قبل از میلاد:
ابراهیم در نیپور (عراق امروزی) به دنیا می آید.
۱۱۳ ۲ ق.م:
انلیل سرزمینهای سامی را به نانار می سپارد. اور Ur به عنوان پایتخت امپراطوری جدید اعلام می شود. اور-نامّو Ur-Nammu به مسند پادشاهی می نشیند. ترا پدر ابراهیم که یک راهب نیپوری است به اور می آید تا از مزایای دربار بهره ببرد.
۰۹۶ ۲ ق.م:
اور-نیمّو در جنگ کشته می شود. مردم مرگ او را به منظره خیانت خدایان آنو و انلیل می گیرند. ترا از اور به همراه خانواده اش به هرّان Harran می رود.
۰۹۵ ۲ ق.م :
شولگی Shulgi به تخت سلطنت اور می نشیند و به آن استحکام می بخشد. شولگی تحت وسوسه های اینانا به معشوقه او تبدیل می شود و شهر لارسا را به ایلامی ها می بخشد به شرطی که برای او بجنگند.
۰۸۰ ۲ ق.م:
شاهان طبس که وفادار به مردوک هستند تحت فرماندهی” آمن تو هوتپ اول” Amentuhotep I به سمت شمال لشکر می کشند. نابو Nabu پسر مردوک پیروان زیادی برای پدرش در آسیای غربی پیدا می کند.
۰۵۵ ۲ ق.م:
به دستور نانار, شولگی لشگر ایلامی را به شهرهای کنعان می فرستد تا شورش آنجا را سرکوب کنند. ایلامی ها به دروازه سینا و فرودگاه فضایی آن می رسند.
۰۴۸ ۲ ق.م:
شولگی می میرد. مردوک به سرزمین هیتی ها می رود. به ابراهیم دستور می رسد که با گروهی سواره نظام به جنوب کنعان برود.
۰۴۷ ۲ ق.م:
عمر- سین Amar-sin ( عمرافل در تورات) پادشاه اور می شود. ابراهیم به مصر می رود و پنج سال آنجا می ماند و بعد با سپاه بیشتری باز می گردد.
۰۴۱ ۲ ق.م:
عمر-سین به راهنمایی اینانا با پادشاهان شرق متحد می شود و به کنعان و سینا حمله می برد. ابراهیم حملات آنها را در دروازه های فرودگاه فضایی سینا متوقف می کند.
۰۳۸ ۲ ق.م:
شو-سین Shu-sin بعد از عمر-سین پادشاه می شود و امپراطوری رو به زوال می نهد.
۰۲۹ ۲ ق.م:
ایبّی-سین به جای شو-سین شاه می شود . استانهای غربی حامی مردوک شده اند.
۰۲۴ ۲ ق.م:
مردوک به همراه پیروانش وارد سومرمی شود و بر مسند شاهی بابل می نشیند. جنگ به مرکز بین النهرین کشیده می شود. مقدس ترین شهر مقدس نیپور بی حرمت می شود و انلیل خشمگینانه تقاضای تنبیه مردوک و نابو را دارد. انکی با او مخالفت می کند. همچنان که نابو وسپاهیانش وارد کنعان می شوند تا فرودگاه فضایی را بگیرند آنوناکی های بزرگ با بمباران اتمی موافقت می کنند. نرگال و نینورتا فرودگاه فضایی و شهرهای کنعان را ویران می کنند پیش از آنکه نابو بتواند به آنها برسد.
۰۲۳ ۲ ق.م:
بادها ذرات و ابرهای رادیواکتیو را به سومر حمل می کند. مردم به مرگهای وحشتناک می میرند. حیوانات هلاک می شوند, آبها مسموم و خاک عقیم و بی حاصل می شود. سومر و تمدن عظیمش بیچاره و درمانده می شود. میراث آن به تخمه ی ابراهیم در سن ۱۰۰ سالگی منتقل می شود = اسحاق.