چه کسی خائن تر است؟
اینکه گفته اند ناصرالدّین شاه با خارجی ها قراردادهای استعماری می بست تا خرج سفرهای فرنگش را دربیاورد، دروغ محض است. فاصلۀ تکنولوژیکی ایران با غرب در دورۀ ناصری به حدّاقل ممکن رسیده بود و سفرهای او به اروپا برای دیدن پیشرفت های ممالک اروپایی از نزدیک و انتقال فنّاوری آنها به داخل کشور بوده؛ ناصرالدّین شاه -که در تواریخ پیشینیان تحت عنوان "شاه شهید" یاد شده- آن اندازه ای که تبلیغ کرده اند، آدم بدی نبود و نهایتاً به دست بهایی ها ترور شد و در حال حاضر هم به دست پیروان آنها ترور شخصیّت می شود. منتها چون آن زمان مانند امروز اینهمه باسواد و مهندس و تکنسین در داخل کشور نداشتیم، مجبور بود با فروختن ظرفیّت های مملکت به بیگانگان، این مهم را عملی کند که البتّه این وسط عدّه ای هم مثل میرزا ملکَم خان بودند که هنگام تحمیل قراردادهای مزبور به دولت ایران، با گرفتن رشوه، امتیازات حدّاکثری به خارجی ها داده و امتیازات حدّاقلی می گرفتند. علمای دین هم به این امر یعنی عدم تناسب تعهّدات طرفین با همدیگر اعتراض داشتند که باعث شد اکثر این قراردادها لغو شده و برای شاه قاجار "آش نخورده و دهن سوخته" باقی بماند... . امّا الآن قضیه فرق می کند؛ حالا هر مؤاجری [منظورم از نوع سیاسی آن است] بخواهد به اسم انتقال فنّاوری، ظرفیّتهای مملکت را به بیگانه بفروشد، بیشک خائن بوده و باید جواب بدهد. امّا طنز تلخ قضیه اینجاست که علما و مراجع در روزگار ما، دیگر با خاندان شاهی و مستشاران ارمنی روبرو نیستند که قدرتشان را علیه آنان اعمال کنند؛ بلکه خائنین خودشان روحانی و بعضاً عضو مجلس خبرگان هستند. برای همین دیگر خبری از نهضت های عمومی لغو قراردادهای استعماری مانند نهضت تنباکوی میرزای شیرازی و امثالهم نیست و تا اطّلاع ثانوی باید بسوزیم و بسازیم!
پ.ن: امام فرمود: «صریحاً اعلام می کنم هرکس در پی القای این فکر به ملّت باشد که راه حلّی جز پناه بردن به دشمن وجود ندارد، خیانت می کند به کشور»؛ چند روز بیشتر نگذشت که وزیر خارجه در نطقی در صحن علنی مجلس در دفاع از قرارداد استعماری دیگری، گفت: «من و فلانی نمی توانیم تضمین بدهیم که با بسته شده این قرارداد بهانۀ دشمن تمام می شود، امّا می توانیم تضمین بدهیم(!؟) که در صورت بسته نشدن آن، دشمنی ها بیشتر خواهد شد»!!