نوع دوستی ایرانی
یونانیان، ملّت های غیر یونانی را "بربر" می گفتند به معنی وحشی و بی تمدّن. عرب ها، غیر عرب را "عجم" می خواندند به روایتی به معنی الکن و غیرفصیح. ترک ها نیز اقوام غیرترک را "تات" می نامیدند به معنی ساده و بی سیاست؛ امّا ایرانیان غیر ایرانیان را "انیران" خطاب می کردند به معنی همان غیر ایرانی و لاغیر! از طرفی دیگر، بیشتر امپراطوری های مشهور جهان، نام خاستگاه اوّلیّۀ خود را بر تمام سرزمین هایی که می توانستند تصرّف کنند بسط داده و فی المثل امپراطوری های آشور، روم، مغولستان، روسیه و بریتانیا در حالی به این اسامی نامبردار گردیدند که آشور و روم و مغولستان و روسیه و بریتانیای اصلی، سرزمینهایی کوچک در آسیا و اروپا بودند؛ در حالی که ایرانیان، برای "ایران زمین" جغرافیایی و تاریخی خود، حدّ تعریف شدۀ مشخّصی داشتند و همان طور که قلمرو حکومتی کمتر از آن را با نام ایران نمی شناختند، بیشتر از آن را نیز ایران نمی نامیدند و به نام قلمرو آن حکومت می شناختند. مانند عبارت "ممالک محروسه" که در دورۀ ناصرالدّین شاه قاجار به کار می رفت. هرچند یونانیان من باب عادت خود مبنی بر اطلاق جزء به کل، امپراطوری هخامنشی را به موجب اینکه هخامنشیان از پارس برخاسته بودند، پرس یا پرشیا نامیدند، ولی این نام در بین خود ایرانیان در این معنی متداول نبوده است. نقش داریوش در تخت جمشید که تختش را قائم به وجود نمایندگان 30 ایالت تحت فرمانش به تصویر کشیده یا استفاده عبارت شاهانشاه که نشان دهندۀ استقلال داخلی حاکمان ایالت های مزبور است، از همین روحیۀ انسان دوستی و بی تعصّبی نژادی سرچشمه می گیرد و علّت ایراندوستی و ایرانگرایی برخی از بزرگان علم و ادب و هنر غیرایرانی نیز در همین است.
تفکّر ملّی گرایی ایرانی نیز حتّی در حالت "پان" خود و علی رغم بلاهایی که در دورۀ معاصر سر تمامیّت ارضی اش آمده بود، هیچگاه جنبۀ توسعه طلبانه به خود نگرفت و از حدّ همین ایران امروزی فراتر نرفت؛ ولی با اینهمه، متأسّفانه چندی است شاهدیم در رسانه های عموماً مجازی، مطالب کذبی پرداخته و پراکنده می شود که در تعارض با این نوع دوستی تاریخی ایرانیان است. داستانهایی ساختگی از کوروش و داریوش و گاهاً زرتشت یا سخنان جعلی منسوب به ایشان که در پی القای روحیۀ برتری جویی ایرانی در مقابل اقوام دیگر در میان ملّت ایران هستند و البتّه در صدد ترویج حسّ جدایی میان حقیقت جویی و دیانت ایرانی با اسلام خواهی و اسلام گرایی. جا دارد جوانان و نوجوانان این سرزمین و به طور خاص کاربران فضای مجازی، با مطالعۀ بیشتر در زمینۀ تاریخ ایران و بسنده نکردن به جملات و داستانهای کوتاه بدون منبع، آگاهی خود از شاخصه های واقعی فرهنگ و هویّت ایرانی را بالا ببرند و یک توصیه به آن دسته از دشمنان ایرانیّت و اسلامیّت و انسانیّت هم اینکه: اگر فعلاً بنا ندارند از دشمنی ها خود دست بکشند، لطفاً از مجرای دیگری وارد شوند که فرهنگ ایرانی چه پیش و چه پس از اسلام، قالب مناسبی برای این القائات نبوده و شفّاف تر از آن است که بتوان پشتش پنهان شده و به کمین نشست!