کی از همه قویتره؟
چهارشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۴۶ ب.ظ
جمهوری اسلامی از ابتدا با شعار "نه شرقی، نه غربی" وارد معادلات سیاسی جهان شد. منظور از شرق، نظام کمونیسم به رهبری شوروی سابق و منظور از غرب هم نظام آمریکا بود. هر کدام از این سه نظام فکری و سیاسی (اسلام، کمونیسم و لیبرال_دموکراسی آمریکا)، با آن دوتای دیگر سر ستیز و ناسازگاری داشته است؛ ولی طبیعی بود که در برهههایی از زمان نیز بنا به اقتضائات روز، یکی از آنها با دیگری علیه دشمن مشترک خود موقّتاً ائتلاف کرده و سپس مانند دو آهنریایی که قطبهای همنامشان را با فشار به یکدیگر چسباندهاند، دوباره به حالت اوّل برگردد. برای آنکه ببینیم قدرت واقعی و نهایی دست کدامیک از این سه است، باید ملاحظه کنیم ائتلاف اجباری دوتای دیگر علیه او چه مدّت دوام آورده است:
1- آمریکا که از زمان کودتای 28 مرداد 1332، عموم مقتضیّات کشور ایران را در دست داشت، در اواخر دورۀ پهلوی از سه رقیب عمدۀ خود در این کشور نگران بود؛ یکی کمونیستهای وابسته به شوروی و دیگری اسلامگرایان پیرو روحانیّت. امّا در عین حال خطر کمونیسم را بیشتر تشخیص داده و اسلام را که طرفدارانش برخلاف آن دو از میان تودههای مردم بودند، چندان خطرساز نمیدانست. از این رو در ماههای منتهی به انقلاب اسلامی، با اندکی چرخش دادن حکومت شاه به سمت اسلامگرایان از قبیل بازگرداندن تاریخ شاهنشاهی به هجری و ذکر نام امام راحل در روزنامهها و اقداماتی از این قبیل که دولت شریفامامی مأمور انجام آن بود، امید داشت که اگر بتواند، خطر سقوط حکومت پهلوی را رفع کند و در غیر اینصورت، با حمایت ظاهری از نوعی اسلام لیبرال که امثال مهندس بازرگان نمایندگان آن به شمار میرفتند، از افتادن امور ایران به دست کمونیستها جلوگیری کرده باشد. از همان ابتدا با هشدارهای امام خمینی(ره) راجع به "اسلام آمریکایی" حساب کار دست آن دولت آمد و در قضیۀ تسخیر لانۀ جاسوسی آمریکا که به استعفای دستهجمعی بازرگان و اعضای دولت موقّت انقلاب اسلامی انجامید، شکست این رؤیا برای او جدّیتر شد. بدینگونه ائتلاف آمریکا با اسلام علیه کمونیسم بیش از حدود یک سال دوام نیاورد و آمریکا ترجیح داد دوباره خود به تنهایی با شوروی مقابله کند.
2- کمونیستهای مخالف رژیم شاه در ایران نیز در اواخر عمر حکومت پهلوی که عموم مردم به رهبری علمای اسلام علیه شاه متّحد شده و در حال راهاندازی انقلاب بودند، چاره را در ائتلاف ظاهری با اسلامگرایان و اطاعت از رهبری امام خمینی(ره) دیدند؛ امّا از ایتدا ابایی از اعلام اهدافشان نداشتند که عمدتاً اقتصادی بود و ربطی به مبانی انقلاب اسلامی مردم ایران نداشت. اینان خصوصاً در منطقۀ آذربایجان که نفوذ شوروی در آنجا بیشتر بود، دنبال آن اسلامی بودند که علیرغم مخالفت با مبانی حکومت پیشین، کاری به کار کمونیسم و فعالیّتهای ضدّملی نوچههای آنان نداشته باشد. به خاطر روحیۀ "سرخ" و انقلابی [در معنای عام کلمه] آنان و همچنین ریاکاری فوقالعادهشان، امور انقلاب اسلامی ایران نیز تا چند سال به طرز چشمگیری در برخی نقاط حسّاس به دست آنان افتاد؛ ولی این وضعیّت تا بیش از زمان فروپاشی شوروی در اوایل دهۀ هفتاد دوام نیاورد و آنان بلافاصله نقاب اسلامگرایی را از چهره انداخته و اکنون به طور پراکنده با همان رویکرد کمونیستی به فعّالیتهای ایذایی خود در گوشه و کنار کشور میپردازند. بدینگونه ائتلاف کمونیسم با اسلام علیه نفوذ آمریکا هم چند سال بیشتر دوام نیاورد.
3- از آن زمان تاکنون آمریکا و لیبرالهای وابسته به آن به طرز جالبی با باقیماندههای کمونیستهای دهۀ اوّل انقلاب در ایران، آشکارا علیه مبانی نظام جمهوری اسلامی تبلیغ میکنند و در این زمینه هیچگونه اختلافی با یکدیگر ندارند. تنها تفاوتشان در اینجاست که لیبرالمسلکان یک نقاب ملّیگرایی هم به چهره دارند و فقط با اسلام و حکومت اسلامی اظهار دشمنی میکنند، ولی کمونیستمسلکان آن را ندارند و با هر دو مبنا (اسلام و ایران) دشمنی میورزند. این وضعیّت تا زمان افول آمریکا ادامه خواهد داشت که گروه نخست، نقاب ملّیگرایی را نیز کنار بزنند. سؤال: چرا نقاب؛ مگر واقعاً ملّیگرا و آریائیست و کوروشپرست نیستند؟ جواب: اگر ادّعا دارند در آرزوی بازگشت ایران به شکوه فرضی باستانند، پاسخ دهند که جهان امروز در سیطرۀ آمریکاست یا در سیطرۀ اسلام و به قول آنان عربها؟ چطور شده که امپریالیسم جهانی بر همه جای دنیا تسلّط یافته، ولی ایران ما در این میان استثنا شده و تحت تسلّط عربها -و نه حتّی مغولها و ترکها!- قرار دارد؟! پس دروغ میگویند. و بدینگونه نیز ائتلاف آمریکا با کمونیسم دهههاست که ادامه دارد.
بر اساس آنچه گفته شد و مقایسۀ این بازههای زمانی با یکدیگر (چند ماه، چند سال و چند دهه) میتوان پی برد که کدام قدرت از بقیّه قویتر است و آیندۀ جهان به امید خدا در دست کیست.
۹۸/۰۲/۰۴