منظور از بدحجابی
سه شنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۲۹ ب.ظ
پیرو پست قبل و سؤالاتی که دوستان راجع به تفاوت اصطلاحات بدحجابی و بدپوششی پرسیده بودند، باید بگویم: بدحجابی در کل تعبیر غلطی است و حجاب بد و خوب ندارد که به تبع آن بدحجاب و خوشحجاب داشته باشیم، بلکه حجاب یک نوع است و آن هم البتّه که خوب است. آنچه که امروزه متأسّفانه به اصطلاح غلط بدحجابی تعبیر میشود، در اصل بدپوششی یا ناقصحجابی است. برای توضیح مطلب، پاسخ به سه پرسش ضروری است: 1- ابتدا باید توجّه داشته باشیم که فرق پوشش با حجاب در چیست؟ 2- سپس ببینیم چرا این تعبیر غلط در جامعه رایج شده؟ 3- و نهایتاً اینکه اگر در مقام یک تعبیر ادبی صرف (مانند اصطلاح سربازان گمنام امام زمان(عج)) اشکال نداشته باشد، مصداق آن در جامعۀ ما کدام است؟
1- پوشش یا لباس اعمّ از حجاب است و به رغم تلاش مجتهدینی چون شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی که این دو را در ذهن آحاد مردم و جوانان جامعه مترادف جا میزدند، حجاب نوع خاصّی از پوشش است که هدف نهایی پوشاندن قسمتهایی از بدن را که شرع دستور به پوشاندن آنها را داده، تأمین کند. از این رو تا آن حدّ شرعی به میزان کافی مورد نظر محقّق نشود، حجاب ناقص است و اطلاق حجاب بر آن صحیح نیست. حدّاقل مصداق حجاب کامل و واقعی زنان در جامعۀ امروز ما، پوشش خانمهای گویندۀ خبر در رسانۀ ملّی است. حدّ متوسّط آن، همان نوع پوشش است به انضمام چادر که به حجاب برتر معروف است. حدّاکثر آن نیز که از زمان رضاشاه برای همیشه از جامعۀ ما رخت بربست و دیگر بازنگشت، پوشش زنان ایرانی در دورۀ قاجار است که علاوه بر حدّ قبلی شامل نقاب و روبند هم میشده است. هر سۀ اینها حجاب کامل محسوب میشوند که از کمینه تا بیشینه قابل رتبهبندی اند و حجاب کامل آنطور که برخی مخالفان غیرشیعۀ جمهوری اسلامی ایران پنداشتهاند، منحصر در حجاب حدّاکثری نیست.
2- تقسیم حجاب به دو نوع خوب و بد مانند تقسیم تروریسم!، از امور موردپسند دشمنان اسلام بوده و اگر قائلیم که اصل ترویج بیحجابی و فرهنگ نیمهبرهنگی و مبارزه با شعائر اسلامی، ریشه در دسیسههای آنان دارد، کاملاً واقعبینانه است که ریشۀ این تقسیمبندی دروغین را نیز در همانجا جستجو کنیم؛ امّا زمینۀ استقبال و فراگیریاش در جامعۀ خودمان به نظر حقیر، میل به ظاهرسازی و استفادۀ ابزاری از شعارهای دینی و به تعبیر مرحوم عسگراولادی "اسلاممالی" کارها دارد که در جامعۀ کنونی ما در بین مسئولان و سپس مردم به شدّت رایج است و خود، از سرپوش گذاشتن بر سر اهمالکاری های صورت گرفته در انجام وظایف فرهنگی ناشی میشود. یعنی میل به استفاده از واژگان ارزشی مانند حجاب به جای واژگان خنثی مانند پوشش در عبارات ترکیبی، از نوع میل به استفادۀ بیمسمّا از واژۀ "اسلامی" برای عنوان شوراهای شهر و روستا، مجلس نمایندگان، وزارت فرهنگ و ارشاد و بسیاری موارد دیگر است. البتّه از ابتدا قرار نبود بیمسمّا باشد، ولی بعداً قرار شد!
3- با توضیحاتی که رفت، آن طرز پوشش ناهنجار که امروز در جامعۀ ایرانی شاهدیم، بیتعارف ربطی به حجاب ندارد و اگر تعبیر بیحجابی برای آن بیش از حد هشداردهنده و ترسناک باشد، دستکم باید به بدپوششی اعتراف نمود. بدحجابان واقعی که گروههایی مرموز و مستتر در بین محجّبهها و بیحجاب ها هستند، عبارت از همان خانمهای زرنگی هستند که با سر کردن انواع چادرهای مدلجدیدی که به تعبیر رندی: از پشت چادرند و از جلو مانتو!، با موهای بیرونمانده و کلیپسهای برآمده و صورت آرایشکرده و ... [و ....] برجسته و غالباً با مانتوی کوتاه و شلوار تنگ و آستین بالازده و ناخنهای لاکزده و کفش پاشنهبلند، بدون جوراب و گاهاً با آدامس و عینک دودی و در حال مکالمه با صدای بلند و با غمزه و عشوه هر روز از جلوی چشم ما در اجتماع میگذرند یا در برنامههای ارزشی(!) سیما مجریگری میکنند و افتخار هم میکنند که چادری هستند!! پیامبر(ص) زنان بدکارۀ آخرالزّمان را نفرین نکرده، ولی این گروه را نفرین کرده و ما را هم موظّف کرده است نفرینشان کنیم که ملعونند و نمازشان نیز قبول نیست. نفرین باد بر تمامی آنان.
1- پوشش یا لباس اعمّ از حجاب است و به رغم تلاش مجتهدینی چون شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی که این دو را در ذهن آحاد مردم و جوانان جامعه مترادف جا میزدند، حجاب نوع خاصّی از پوشش است که هدف نهایی پوشاندن قسمتهایی از بدن را که شرع دستور به پوشاندن آنها را داده، تأمین کند. از این رو تا آن حدّ شرعی به میزان کافی مورد نظر محقّق نشود، حجاب ناقص است و اطلاق حجاب بر آن صحیح نیست. حدّاقل مصداق حجاب کامل و واقعی زنان در جامعۀ امروز ما، پوشش خانمهای گویندۀ خبر در رسانۀ ملّی است. حدّ متوسّط آن، همان نوع پوشش است به انضمام چادر که به حجاب برتر معروف است. حدّاکثر آن نیز که از زمان رضاشاه برای همیشه از جامعۀ ما رخت بربست و دیگر بازنگشت، پوشش زنان ایرانی در دورۀ قاجار است که علاوه بر حدّ قبلی شامل نقاب و روبند هم میشده است. هر سۀ اینها حجاب کامل محسوب میشوند که از کمینه تا بیشینه قابل رتبهبندی اند و حجاب کامل آنطور که برخی مخالفان غیرشیعۀ جمهوری اسلامی ایران پنداشتهاند، منحصر در حجاب حدّاکثری نیست.
2- تقسیم حجاب به دو نوع خوب و بد مانند تقسیم تروریسم!، از امور موردپسند دشمنان اسلام بوده و اگر قائلیم که اصل ترویج بیحجابی و فرهنگ نیمهبرهنگی و مبارزه با شعائر اسلامی، ریشه در دسیسههای آنان دارد، کاملاً واقعبینانه است که ریشۀ این تقسیمبندی دروغین را نیز در همانجا جستجو کنیم؛ امّا زمینۀ استقبال و فراگیریاش در جامعۀ خودمان به نظر حقیر، میل به ظاهرسازی و استفادۀ ابزاری از شعارهای دینی و به تعبیر مرحوم عسگراولادی "اسلاممالی" کارها دارد که در جامعۀ کنونی ما در بین مسئولان و سپس مردم به شدّت رایج است و خود، از سرپوش گذاشتن بر سر اهمالکاری های صورت گرفته در انجام وظایف فرهنگی ناشی میشود. یعنی میل به استفاده از واژگان ارزشی مانند حجاب به جای واژگان خنثی مانند پوشش در عبارات ترکیبی، از نوع میل به استفادۀ بیمسمّا از واژۀ "اسلامی" برای عنوان شوراهای شهر و روستا، مجلس نمایندگان، وزارت فرهنگ و ارشاد و بسیاری موارد دیگر است. البتّه از ابتدا قرار نبود بیمسمّا باشد، ولی بعداً قرار شد!
3- با توضیحاتی که رفت، آن طرز پوشش ناهنجار که امروز در جامعۀ ایرانی شاهدیم، بیتعارف ربطی به حجاب ندارد و اگر تعبیر بیحجابی برای آن بیش از حد هشداردهنده و ترسناک باشد، دستکم باید به بدپوششی اعتراف نمود. بدحجابان واقعی که گروههایی مرموز و مستتر در بین محجّبهها و بیحجاب ها هستند، عبارت از همان خانمهای زرنگی هستند که با سر کردن انواع چادرهای مدلجدیدی که به تعبیر رندی: از پشت چادرند و از جلو مانتو!، با موهای بیرونمانده و کلیپسهای برآمده و صورت آرایشکرده و ... [و ....] برجسته و غالباً با مانتوی کوتاه و شلوار تنگ و آستین بالازده و ناخنهای لاکزده و کفش پاشنهبلند، بدون جوراب و گاهاً با آدامس و عینک دودی و در حال مکالمه با صدای بلند و با غمزه و عشوه هر روز از جلوی چشم ما در اجتماع میگذرند یا در برنامههای ارزشی(!) سیما مجریگری میکنند و افتخار هم میکنند که چادری هستند!! پیامبر(ص) زنان بدکارۀ آخرالزّمان را نفرین نکرده، ولی این گروه را نفرین کرده و ما را هم موظّف کرده است نفرینشان کنیم که ملعونند و نمازشان نیز قبول نیست. نفرین باد بر تمامی آنان.
۹۷/۱۱/۰۹